چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
چه نکوترآنکه مرغیزقفس پریده باشد
پروبال مابریدندودرقفس گشودند
چه رهاچه بسته مرغی که پرش بریده باشد
یارب مددی کن که به سامان برسید
چون مزرعه تشنه به باران برسیم
یامن به یارم برسم یایاربه من
یاهردوبمیریم وبه پایان برسیم
فریادزهرگوشه این شهربلنداست
ویران شوداین شهرکه فریادرسی نیست
جوان!
همیشه کوره راهی برای واقعیت بگذار.
اگر می خواهید حقیقتاً زندگی کنید، ابتدا مردن را بیاموزید!