سلامتیه اونایی که انقد خستن که نمیتونن خیانت کنن
و انقد تنهان که نمی تونن دوباره عاشق شن,,,,,,
سلامتی تنهایی
عکست را که از دیوار برداشتم،سقف کوتاه شد
آسمان چسبید به پنجره های روبرو
حالا
روی هر قابی دست می کشم
تو ظاهر می شوی
پشت هر چراغی می رسم تو سبز...
سرگذشت من
آبی که از سر گذشت بود
خواب هایی دو نفره که تعبیرش تو نبودی
پروردگارا ....! به من قدرت بده در این فرصت حیاتم ؛ آهی نکشم برای کسی که دلم را شکست....که اینگونه تنهایم خدایا
اینروزها هرکسی مرا میبیند،از حال و روز من میپرسد!
شک نکن که اگر هم از حالم بگویم،هیچ کس نمیفهمد
همین قدر بدان که بـــه طــــرز خیـلی خیـلی تلخـــی آرامــم
دوستت دارم احساسم
مهربانتر از من دیدی نشانم بده،
کسی که بارها بسوزانیش و باز هم با عشق نگاهت کند
دوستت دارم
هنوز نیامده ای خداحافظ؟!
باشه برو،پشت سرت نه نگاه میکنم نه آبی خواهم ریخت!
رسم دنیا اینگونه نامرد نیست.
راستی فلانی!
ناگفته های داشتم برایت که دیگر ارزشی ندارند،به گور می برم
دوستت دارم
وقتــ‗__‗ــی گیــ‗__‗ــج میشــ‗__‗ــدم بـه کلــ‗__‗ــمات پنــ‗__‗ــاه میبــ‗__‗ــردم امــ‗__‗ــان از
امــ‗__‗ــروز کــ‗__‗ــه کلمــ‗__‗ــات خودشــ‗__‗ــان هم گیــ‗_‗ــج شــ‗__‗ــده اند..
مردان هم قلب دارن
فقط صدایش، یواش تر از صدای قلب یک زن است!
مرد ها هم در خلوتشان برای عشقشان گریه میکنند!
... شاید ندیده باشی؛ اما همیشه اشک هایشان را در آلبوم دلتنگیشان قاب میکنند!
هر وقت زن بودنت را میبینم؛ سینه ام را به جلو میدهم،صدایم را کلفت تر میکنم
... ... تا مبادا...لرزش دست هایم را ببینی !
مرد که باشی ... دوست داری ... از نگاه یک زن مرد باشی ..!
نه بخاطر زورِ بازوها
دوستت دارم
دلم گرفته به قدر تمام روزهای که
خندیدم
و همه آدم ها را خنداندم
روزهای بود که صدایی خنده هایم
گوش همه کر میکرد.....
... اما....
حالا صدای گریه هایم را حتی خودم هم
نمی شنوم
دلم باران می خواهد..... .بارا ن
دلم دریا..... می خواهد
دلم...
دل...... می خواهد !!!
اینجا غربت است
محبت نمیفروشند
از نگاه غریبهها و آشناها لبخندی نمیجوشد
من باور کردم اینجا دیار حسرت و درد است
باور کردم اینجا عاقبت وفا مرگ است
دوستت دارم م
هفت شهر عشق
شهر اول: نگاه و دلربایی...
شهر دوم: دیدار و آشنایی...
شهر سوم: روزهای شیرین و طلایی..
شهر چهارم: بهانه،فکر،جدایی...
......... شهر پنجم: بی وفایی...
شهر ششم: دوری و بی اعتنایی...
شهر هفتم: اشک،آه،تنهایی
نه نه هرگز هرگز زهر شود جام من که بیتو من نوش کنم
بشکند دستم اگر کسی در آغوش کنم
نبری گمان که من ترا فرا موش کنم
مهر تو دارم به دل تا دم مردن بتا
یگانه عشقم تویی به عهدت وفا نما
در ره عشقت زمن هر گز نبینی خطا
عشقی تو دارم به دل باشد هوایت به سر
میشود هر روز و شب آرزویم بیشتر
کی میدهم قلب خود جز تو به یاری دیگر
دوستتدارم
من فقط مینویسم
تا شاید برای یکی با خوندنش یه اتفاقی بیافته
و خدا کنه ، اون اتفاق ...
دوستت دارم مونا جونی