ای تنها هم آغوش من
بیا که احساسم را برایت
دست نخورده نگاه داشته ام و
جسمم را به لذت بوسه ای نفروخته ام
بیا که میخواهم وقتی دستانت را به روی احساسم میگذاری
از فرط لذت
قطره های اشک بر گونه هایت بدرخشد
میخواهم با اشکهایت بر تمام احساسم بوسه زنی
میخواهم اشکهایت تمام روحم را خیس کنند،بیا که سالهاست
سر به دیوار نهاده ام، بیا ای تنها هم آغوش من، بیا......... بیا
سایه ام امشب ز تنهایی مرا همراه نیست /گر در این خلوت بمیرم هیچ کس اگاه نیست من در این دنیا به جز سایه ندارم همدمی/ این رفیق نیمه راهم گاه هست، گاه نیست
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
سکوت را فراموش می کردی
تمامی ذرات وجودت، عشق را فریاد می کرد.
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
چشمهایم را می شستی
و اشکهایم را با دستان عاشقت به باد می دادی.اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
نگاهت را تا ابد بر من می دوختی
تا من بر سکوت نگاه تو
رازهای یک عشق زمینی را با خود به عرش خداوند ببرم.
ای کاش می دانستی...
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
هرگز قلبم را نمی شکستی
گر چه خانه ی شیطان شایسته ی ویرانی است.
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
لحظه ای مرا نمی آزردی
که این غریبه ی تنها، جز نگاه معصومت پنجره ای
و جز عشقت، بهانه ای برای زیستن ندارد.
ای کاش می دانستی...
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
همه چیز را فدایم می کردی
همه آن چیز ها که یک عمر بخاطرش رنج کشیده ای
و سال ها برایش گریسته ای.
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
همه آن چیز ها که در بندت کشیده رها می کردی
غرورت را... قلبت را... حرفت را...
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
دوستم می داشتی
همچون عشق که عاشقانش را دوست می دارد.
کاش می دانستی که چقدر دوستت دارم
و مرا از این عذاب رها می کردی
ای کاش تمام اینها را می دانستی . . .
درحیرتم ازمرام این مردم پست این طایفه زنده کش مرده پرست
تاهست به ذلت بکشندش به جفا چون مرد به عزت ببرندش به سرودست.....
شیشه نازک احساس مرادست نزن!چندشم میشود ازلکه انگشت دروغ...!آنکه میگفت که احساس مرامیفهمد...کوکجارفت که احساس مرا خوب فروخت
چقدر سخت ومسخره س نتونی اونچه که هستی رو به کسی نشون بدی...حتی یک نفر...خودمومیگم.نه اینکه نخوام...ظرفیت آدم ها کم شده!پیش خودم شرمنده ام ...وقتی جلوی خودم می ایستم از خودم عذرخواهی میکنم که گاهی نمیتونم حرف دلمو اونجوری که هست بزنم...منو ببخش :خودم!
تو رفتی و نگاهِ من یه دریا دردو غم داره.
یکی انگار تویِ سینم گل یاس داره میکاره.
بی تو قلب ِجهنم هم مثِ خونه واسم سرده.
با اون حالی که تو رفتی محاله "بازی" برگرده.
دارم یخ میزنم بی تو تافرصت هست آخه برگرد.
تو این سرمایِ تنهایی نمیشه حفظِ ظاهر کرد.
جایِ خالیه تو داره همه دنیامو میگیره.
بی تو آسونترین کارا واسم سخت و نفس گیره.
بی تو هم صحبتِ شبهام همین چار دونه دیواره.
بی تو این سقف هم سقف نیست ازش دلتنگی می باره....
هدایای بسیار ارزشمندم را از عشقم گرفتم... هدایایی که تک تک آن ها برایم ارزش دنیاها را داشت و انصافاْ عالی بودند. اگرچه به گفته خودش دیر شده بود اما این دیر شدن بهانه ای شد تا عشقمان محکم تر و استوارتر از همیشه به راه خویش ادامه دهد. شک و تردید من بر این بود که مبادا خدای ناکرده او حتی ماه تولدم را هم فراموش کرده باشد و ارزش یک اس ام اس تبریک روز تولد را نیز برایم هدیه نکند... اما نه این طور نبود. قسم می خورم انتظار کادو نداشتم و هدایایی که برایم داد فوق العاده ارزشمند بودند. خیلی...
خواهش میکنم برای سلامتی مونا م دعا کنید.دوستت دارم عشق من .
تولدم مبارک
اینم کیــــــــــــک تولـــــــــــدم
تولد تولد تولدم مبـــــــــارک
اینم کادو هام
تولدم مبــــــــــــــــــــــــــــــــــارک
دلم برای کسی تنگ است / که چشم های قشنگش را / به عمق آبی دریای واژگون می دوخت / و شعر های خوشی چون پرنده های می خواند
دلم برای کسی تنگ است / که همچو کودک معصومی / دلش برای دلم می سوخت / و مهربانی را / نثار من می کرد
دلم برای کسی تنگ است / که تا شمال ترین شمال / و در جنوب ترین جنوب / همیشه در همه جا / آه با که بتوان گفت / که با من بود و / پیوسته نیز بی من بود / و کار من ز فراقش فغان و شیون بود / کسی که بی من ماند / کسی که با من نیست / کسی که .../ دگر کافی است
دوستت دارم احساسم ،
میبخشمت به مسیحی که تو را به من داد ...
مراقب خودت باش مونا ی نازنینم
عمر من دستان پر مهر، دعایش مستجاب می شود؛ پس بگو ، بگو پروردگارا احساس را از ما دریغ مدار و عشق را به ما ارزانی دار، همان گونه که این سالها داشتی...
«میلاد عشقمون مبارک مونا ی خوبم»
سوداگر رویای منی، شیواگر فکر پریشان منی، قدرت بالندگی عشق منی، تو نقطه عطف احساس منی، من اگر از تو نگویم دستم می خشکد، من اگر با تو نمانم حسم می میرد، من اگر به تو نیندیشم در دعاهایم جای خالیت غوغا می کند، اولین بار با عشق تو اوج نیازم به خدا آغاز شد، سجاده التماس من پر معنا شد، دست تقدیر خدا را با نگاهت آسان حس می کنم، بمان عزیزتر از جانم... بمان ثابت بر این راه دلداگیِ پر معنا، آرام شو ماه من، بتاب بر دریای جانم که این جذر و مد پرشور را مدیون احساست هستم... عشق من دستان پر مهرت قشنگترین نوازشگر دنیاس...
<< دوستت دارم همه احساسم <<
وقتی نگاهم در نگاهت در گیر بود ، این تو بودی که عشق را به من آموختی ،
یادمه این تو بودی که به من آموختی که به عشق احترام بگذارم ،
و این تو بودی که عاشقانه به من آموختی که وفا چیست !
آری این تو بودی که وفای به عهد را آموختی ،
این تو بودی که به من آموختی تا ا بد به عشق وفادار بمانم ،
این تو بودی که به من آموختی زندگی باید کرد اما آسمانی !
این تو بودی که به من آموختی اشک عشق و نگرانی عاشق چیست !
ممنون هستم از تو منی که دل نداشتم و تو عاشقانه دل برایم دادی
و آن را عاشقانه از عشقت پر کردی ،
اما هرچه تعمق میکنم به یاد نمیآورم که به من آموخته باشی
چگونه میتوان به درد جدایت چیره شوم!
به پاس تمام آن محبتها و عشق چیزی ندارم که فدایت کنم
جز دلی که پره از عشق توست ... پس چه ایرادی داره !
منی که دل نداشتم عشق نداشتم ، همینهایی که تو به من دادی را همه را فدای تو کنم مونا ی خوبم .
دوستت دارم احساس من ...
من تنها
باران بی انتهای چشمانم را
برای تو مینویسم
تا شیرینی نگاهت
زهر دوری را
که جرعه جرعه-ناخواسته
به کامم ریختی را جبران کند
و برایت
از لحظه ی خاطره انگیز
از لحظه ی باشکوه وصال خواهم گفت
لحظه ای که من در دریای اشکم؛
اشک شوقم
تو را همچو مرواریدی صید میکنم
تا مبادا
از جلو دیدگانم دور شوی!
من تنها برای تو خواهم گفت
برای تو خواهم خواند
و تنها
نرگس چشمانم توست
که افکارم را از تلاطم می رهاند
از من دریغ مدار
چشمانت را
چی به پای تو بریزم لایق پای تو باشه
چی بخونم که بتونه جای حرفای تو باشه
پیشکشم برای تو یه سبد محبته
از تو یی تبسمم برا من غنیمته
اگه کار من تمومه تو شروع دیگه هستی
تو برای غمگساری سنت منو شکستی
من که سفره دلم پیش تو بازه
ای که عشق تو همیشه چاره سازه
دوست دارم فدات کنم هر چی که دارم
اما قلبت از محبت بی نیازه
من پر از مضمون عشقم واژه های تازه تازه
بی بی عشقم برای اون که می خواد دل ببازه
گرمی قلبمو از دست تو دارم
اگه جونمو بخوای حرفی ندارم
من حروف عشقو از تو یاد گرفتم
از تو هستم هر چی دارم از تو دارم
با درود به تمامی دوستانی که لطف میکنن و به کلبه تنهایی من سر میزنن ، در ابتدا جا دارد که از شما عزیزان تشکر کنم و بعد خواهشی دارم :
و اینکه از دوستانی که لطف میکنند و نظر میدهند و یا نظرِ خصوصی میدهند خواهش میکنم که در مورد زندگی خصوصی من سوال نفرمایند .
هر مطلبی که در این بلاگ نوشته میشود ، نجوای درون من است که تمامی آن تقدیم به یک نفر میباشد !
تقدیم به زیباترین و بهترین احساسم مونا همسرم