دو عاشق دور از هم اما باهم

دوستت دارم تنها بهانه واسه زندگی

دو عاشق دور از هم اما باهم

دوستت دارم تنها بهانه واسه زندگی

برای کسی که دوستش می دارم

خاطره های گذشته را در تونل سرگشته ی زمان  که

 

ثانیه شمارها در پیچ پیچ آن گیجی گرفته اند را مرور می کنم...

 

می رسم به  دلتنگی های شبانه ام...

 

و دفتر خاطراتم که پر شده از نوشته های خط خطی....

 

کودک حرف ناشنوای دلم هی بهانه می گیرد..

 

بهانه پشت بهانه...

 

حالا من مانده ام و دل بیقرارم..

 

دلی که باندازه ی یک کاسه ی خون غم دارد.

 

دلی که تو را به فرداها سپرد...

 

دلی که تو را می خواست و ..

 

تو را دوست داشت و ...

 

و تو نازنینش بودی و...

 

و دلی که برایت آرزوی خوشبختی کرد .....

 

ولی.....


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد