دو عاشق دور از هم اما باهم

دوستت دارم تنها بهانه واسه زندگی

دو عاشق دور از هم اما باهم

دوستت دارم تنها بهانه واسه زندگی

قلب تو

اسیری همیشه در قفس نیست گاهی در دل است

آنگاه که مانند محبوسی به زندان محبوس دیدگانت شدم هیچکس احساس حبس مرا در ک نکرد

و همیشه اسیر دام آن وجود نازنینت ماندم و خواهم ماند

و هیچگاه تو را ترک نخواهم کرد
فکر میکردم در قلب تو محکومم به حبس ابد
به یکباره جا خوردم وقتی زندان بان بر سرم فریاد زد هی تو.......ازادی و صدای گامهای غریبه ای که به سلول من می امد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد